جدول جو
جدول جو

معنی فروه کندی - جستجوی لغت در جدول جو

فروه کندی
(فَرْ وَ)
کندی. ابن ابی المغراء، مکنی ابوالقاسم. تابعی است. (یادداشت بخط مؤلف). واژه تابعی در تاریخ اسلام به فردی اطلاق می شود که یکی از یاران پیامبر را دیده و از او علم آموخته است، اما خود موفق به ملاقات با پیامبر اکرم (ص) نشده است. تابعین در سده اول هجری می زیستند و نقش مهمی در توسعه معارف اسلامی، به ویژه در زمینه روایت حدیث و فقه داشتند. نام های بزرگی چون حسن بصری، سعید بن مسیب و عطاء بن ابی رباح در شمار تابعین قرار دارند و آثار آنان در منابع معتبر اسلامی ثبت شده است.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ بَ)
به دسته دسته تقسیم کردن، به دسته ها تقسیم کردن واحدهای نظامی را
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ کَ)
دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه شهرستان ماکو. واقع در 26 هزار و پانصدگزی جنوب راه شوسۀ سیه چشمه به قره ضیاءالدین. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
ابن فروه بن الشیطان بن خدیج بن امری ٔ القیس بن حارث بن معاویه بن حارث بن معاویه بن ثور کندی. ابن الکلبی و ابن سعد و طبری گویند او را وفادت است عسقلانی گوید: قال ابن الاثیر وقع فی ذیل ابی موسی الحارث بن قره بقاف و الذی فی الجمهره فروه بفاء و زیاده واو و هوالصواب و قال ان جده الشیطان سمی بذلک لجماله. رجوع به کتاب الأصابه چ مصر سنۀ 1323 ج 3 ص 300 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گروه بندی
تصویر گروه بندی
گرد آمدن، اجتماع کردن، جمع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تقسیم بندی، دسته بندی، رده بندی، طبقه بندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد